در کنگره60 باید صاف و یک رنگ شویم ، زیرا اینجا خانه ما می باشد و باید در این خانه آرام باشیم، اینجا مکان و محلی است که ما را از قعر تاریکی ها بیرون می آورند ، باید به اینجااعتقاد داشته باشیم.
رهجو در بدوورود باید به سیستم و تشکیلات و ساختار کنگره احترام بگذارد ، به راهنمایش باید اعتقادداشته باشد و او را قبول داشته باشد و فرمانبردار باشد در غیر این صورت در فرآیند درمانشبه مشکل می خورد و به عبارتی دو شمشیر در یک غلاف نمی گنجد.
من نمی توانمهم مواد مصرف کنم و هم خواهان درمان باشم ، باید کاری نکنم که هم خود و هم دیگران بهآتش من بسوزند.
انسان دائماًدر حال تغییرات و تعیین راه است.
انسان مرکباست ساده نیست ، ترکیبی است از یک طرف با مجموعه ای از فضایل و از یک سمت دیگر با مجموعهای از رذائل و با این اوصاف باید رشد کند تا به تکامل برسد ، چه در این حیات و چه درحیاتهای دیگر و در این مسیر باید یاد بگیرد و آموزش بگیرد.
برای انسانبه جهت تکامل ، از خداوند و ملائکه گرفته تا به مقام پایین تر از خداوند و ملائکه بهاو دیکته می کنند و تکلیف می کنند به یادگیری و آموزش.
در کنگرهراهنما به رهجو آموزش می دهد و او را تعلیم می دهد به جهت اینکه ، مسیر خود را پیداکند.
اگر کسی درکنگره در حال آموزش و خدمت نباشد ، قطعاً از مسیر اصلی خارج و وارد موضوعات و مسائلمنفی و حاشیه ای می شود.
فلسفه وجودیما در کنگره ، درمان و رهایی از اعتیاد است و باید یاد بگیریم و آموزش ببینیم و متقابلاًیاد بدهیم و آموزش بدهیم.
آنهایی کهدر کنگره بازیگر نیستند ، معمولاً نیرو و توجه آنها متوجه عملکرد دیگران می شود ، آدمهایمشکل ساز در کنگره ، آدمهای مدعی هستند و پایه ریزی آن از سفر اول است.
من اول باید اهلی شوم تا استاد بتواند مرا آموزش دهد، به عبارتی باید اول من تکلیف خودم را با خودم روشن کنم و با خود کنار بیایم.تایپ : مسافر مصطفی
مسافر منصور
99/4/30
درباره این سایت