کار کنگره یک کار بسیار تخصصی و دقیق است کهبر اساس ساختارهای درست شکل گرفته است.
اعتیاد یک بیماری چند بعدی است که فقط سه بعدصورت قضیه ، جسم و روان و جهان بینی هستند.
رهجو بعد از یک سال باید تغییر نگاه و جایگاهپیدا کند و به عبارتی بعد از سفر اول یک نیمچه استاد باشد ، یعنی بطور نسبی بایدبه دانش فنی و جهان بینی مسلط باشد و این میسر نخواهد شد ، مگر اینکه یک محقق تمامعیار بوده و تا موضوعی را فهم نکند و به آن مسلط نشود ، از آن نگذرد.
هیچ حسی زیباتر از این نیست که شخص به آنچهکه آموزش می دهد مسلط باشد.
ایده آل ترین اتفاق برای رهجو و پایان پروسهدرمان او ، کسب جایگاه کمک راهنمایی و بهترین شرایط برای تزکیه و پالایش است.
اولین وظیفه ای که راهنما دارد این است کهعاشق این باشد که رهجویش به درمان برسد و مسئله دیگر این است که به گونه ای حرکتکند که این عشق سرد نشود.
نشریات قلب تپنده شعب کنگره 60 است و نقشبسیار حیاتی در آمار رهایی و موفقیت شعبه دارد ، هر قدر آمار استفاده از نشریات وسی دی ها در شعبه بالاتر باشد ، میزان رهایی آن شعبه ، قبولی اعضای آن شعبه درآزمون کمک راهنمایی ، میزان حمایت آنها از حساب زمین و ساختمان ، فعالیتهای ورزشیو در مجموع ، حال خوب اعضای نمایندگی و صلح و آرامش آن شعبه بیشتر است.
برای درمان اعتیاد در کنگره 60 بایستی ازفرمانبرداری شروع کنیم. برای عبور از این گذرگاه سخت ، چیزی به نام خود فرمانیوجود ندارد ، از خود فرمانی تا فرمان ، فرق بسیار است.
راهنما ، اولین وظیفه اش این است که قلباً وبا تمام وجودش ، دوست داشته باشد که رهجویش به رهایی برسد ، اگر این خواسته درراهنما باشد ، این به عنوان موتور راهنماست.
شعار راهنما باید این باشد ، عاشق را حساب باعشق است ، با معشوق هیچ حسابی نیست.
تایپ : مسافر مصطفی
مسافر منصور
99/3/4
درباره این سایت